ادراک اولواالالباب (قرآن)بر طبق آیات قرآن ، تنها صاحبان اندیشه هستند که در برابر حق متذکّر میشوند؛ این امر نشان دهنده احترام به اولواالالباب است. ۱ - مشیت الهیآگاهی خردمندان به اعطای حکمت از سوی خداوند به انسان ، بر اساس مشیت الهی است. «یؤتی الحکمة من یشاء ومن یؤت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا وما یذکر الا اولوا الالبـب»؛ (خدا) دانش و حکمت را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میدهد؛ و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است. و جز خردمندان، (این حقایق را درک نمیکنند، و) متذکر نمیگردند. ۲ - حکمت خدادادیآگاهی و درک اولواالالباب به خیر فراوان بودن حکمت خدادادی است. یؤتی الحکمة من یشاء ومن یؤت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا وما یذکر الا اولوا الالبـب. ۳ - برترین نعمتهای الهیدر آیه سخن از حکمت و معرفت و دانش میگوید، چرا که تنها حکمت است که میتواند بین این دو کشش الهی و شیطانی فرق بگذارد، و انسان را به وادی مغفرت و فضل بکشاند و از وسوسههای گمراه کننده ترس از فقر برهاند. یا به تعبیر دیگر خداوند به بعضی از افراد بر اثر پاکی و جهاد با نفس، نوعی علم و بینش میدهد که آثار و فوائد اطاعت الهی و از جمله انفاق و نقش حیاتی آن در اجتماع را درک کند و میان آن و وساوس شیطانی فرق بگذارد. میفرماید: " خداوند دانش را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میدهد" (یؤتی الحکمة من یشاء). در تفسیر " حکمت" معانی زیادی ذکر شده از جمله" معرفت و شناخت اسرار جهان هستی" و" آگاهی از حقایق قرآن " و" رسیدن به حق از نظر گفتار و عمل" و" معرفت و شناسایی خدا" و" آن نور الهی که وسوسههای شیطانی را از الهامات الهی جدا میسازد". و ظاهر این است حکمت یک معنی وسیعی دارد که تمام این امور، حتی نبوت را که بعضی از معانی آن شمردهاند شامل میشود که آن نوعی از علم و آگاهی است، و در اصل از ماده حکم (بر وزن حرف) به معنی منع گرفته شده و از آنجا که علم و دانش و تدبیر ، انسان را از کارهای خلاف باز میدارد به آن حکمت گفتهاند. بدیهی است منظور از جمله" من یشاء" (هر کس را که بخواهد) این نیست که خداوند بدون هیچ علتی حکمت و دانش را به این و آن میدهد، بلکه اراده و مشیت خداوند همه جا آمیخته است، با شایستگیهای افراد، یعنی هر کس را شایسته ببیند از این سرچشمه زلال حیاتبخش سیراب مینماید، سپس میفرماید: " و هر کس که به او دانش داده شود خیر فراوانی داده شده است" (و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا). و به گفته آن حکیم: " هر کس را که عقل دادی چه ندادی و هر کس را که عقل ندادی چه دادی! ". قابل توجه اینکه بخشنده حکمت خدا است در عین حال در این جمله نامی از او به میان نیامده تنها میفرماید: " به هر کس حکمت داده شود خیر فراوانی داده شده است". این تعبیر گویا اشاره به این است که دانش و حکمت ذاتا خوب است از هر جا و از ناحیه هر که باشد تفاوتی در نیکی آن نیست. قابل توجه این که در این جمله میفرماید: به هر کس دانش و حکمت داده شد خیر و برکت فراوان داده شده است نه" خیر مطلق" زیرا خیر و سعادت مطلق تنها در دانش نیست بلکه دانش تنها یکی از عوامل مهم آن است و در پایان آیه میفرماید: " تنها خردمندان متذکر میشوند" (و ما یذکر الا اولوا الالباب). " تذکر" به معنی" یادآوری" و" نگاهداری علوم و دانشها" در درون روح است. و" الباب" جمع" لب" به معنی" مغز" است و از آنجا که مغز هر چیز بهترین و اساسیترین قسمت آن است به" عقل" و" خرد"" لب" گفته میشود. این جمله میگوید: تنها صاحبان عقل و خرد این حقایق را حفظ میکنند و به یاد میآورند و از آن بهره مند میشوند اگر چه همه افراد (جز مجانین و دیوانگان) صاحب عقلاند اما اولوا الالباب به همه آنها گفته نمیشود. بلکه منظور آنهایی هستند که عقل و خرد خود را به کار میگیرند و در پرتو این چراغ پر فروغ، راه زندگی و سعادت را مییابند. این بحث را با سخن یکی از دانشمندان اسلامی پایان میدهیم (که احتمالا این سخن را از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله شنیده است) " گاه میشود که خداوند اراده عذاب و مجازات مردم روی زمین را میکند، ولی هنگامی که بشنود معلمی به کودکان حکمت میآموزد، به خاطر این عمل، عذاب را از آنها دور میسازد". ۴ - پانویس
۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۰۶، برگرفته از مقاله «ادراک اولواالالباب». ردههای این صفحه : اولوا الالباب | موضوعات قرآنی
|